در روزگار نوجوانی و جوانی که بسکتبال تمرین میکردم، یکی از همکلاسیهای ما نیز با ما تمرین میکرد. کلاً چند نفر بودیم که زمین و زمان را به هم میریختیم و اینقدر پیش ناظم مدرسه میرفتیم که توپ بسکتبال بگیریم، که نمره انضباطمان را همیشه کم میکرد.
این همکلاسیمان، از نظر ژنتیکی بنیه خیلی قوی داشت. میگفت از روزگار کودکی، به او روزانه یک لیتر شیر و 250 گرم گوشت میدادند. چون اصالتاً اجدادش به قفقاز بر میگشتند، از نظر ژنتیک نیز قوی بود. طوری بود که وقتی طرف ما میآمد، عملاً نمیتوانستیم دفاع کنیم. چرا؟ چون یا باید با او برخورد میکردیم، یا از سر راهش کنار میرفتیم. ما هم ترجیح میدادیم کنار برویم، چون چند باری که خواستیم دفاع کرده و سد راهش بشویم، کلاً به اطراف پرت شدیم و صدمه دیدیم. الببته چندان قویهیکل هم نبود، ولی به هر حال قویبنیه بود.
توی دنیای فوتبال نیز از این دست آدمها داریم. اشتباه نکنم پل گاسکوئین عضو تیم ملی فوتبال انگستان نیز چنین موجودی بود. یعنی به قدری قویهیکل و قویبنیه بود که وقتی جلو میرفت، کسی نمیتوانست حریفش بشود. او را حتی با خطا هم نمیتوانستند متوقف کنند.
کل ماجرای یادداشت من این است:
چنان باش که حتی با خطا هم نتوانند متوقفات کنند. به همین راحتی.
به این منظور، باید به شدت قوی شوید و مصمم و هیچ تردیدی نداشته باشید. یک انسان بیتردید، میتواند چند انسان مردد را کنار بزند.
بله، این روزها خیلی مشکلات داریم. اما شما چه کار میکنید؟ به نظرم سعی کنید چنان باشید که وقتی به پیش میروید، حتی با خطا هم نتوانند متوقفتان کنند. یعنی نقشه و برنامه و بنیه و قدرت و اطلاعات و تمرکز و دیگر عادتهای شما باید به گونهای باشد که دیگران نتوانند شما را حتی با خطا هم کنترل کنند. چنین وضعیتی باید داشته باشید.
----------------------------------------------------------------------
درباره این سایت