دکتر علی شاه‌حسینی مدیریت اقتصادی خانوار در شرایط اقتصادی امروز را شدنی می‌داند

در ستایش هنر «منتظر دیگران نماندن»

عیسی محمدی


مهم‌ترین اصل در انجام دادن هر کار و پروژه‌ای، آن است که در ابتدای امر، بر همدستان خودمان غلبه کنیم. یعنی چه؟ یعنی بر ذهن خودمان غلبه کنیم؛ بر تفکرات و باورهایی که می‌گویند «نمی‌شود»، «شدنی نیست» و «از پس ما نمی‌آید» و . . این باورها، در نزدیک‌ترین فاصله به ما اتفاق می‌افتد؛ در میان ذهن ما. پس باید قدرت غلبه بر این همدستان را داشته باشیم تا بتوانیم اقدام به انجام کارها و پروژه‌های بزرگ کنیم. در حوزه مدیریت اقتصادی خانواده نیز، شرط اول قدم آن است که بر این باورهای منفی غلبه کنیم؛ باورهایی که خیلی از خانوارها را به خاک سیاه نشانده. در این مورد، با دکتر علی شاه‌حسینی به گفتگو نشسته‌ایم. دکتر شاه‌حسینی، دانش‌آموخته مدیریت و روانشناسی، مشاور تجاری، سخنران بین‌المللی و کارآفرین تقدیر شده کشوری است که چند موسسه زبان را بنیانگذاری کرده. احتمالاً در تلویزیون نیز صحبت‌های او را شنیده باشید. اگر دغدغه مدیریت درست اقتصادی خانواده‌تان را دارید، توصیه می‌کنیم صحبت‌های او را از دست ندهید. 

***

شرایط اقتصادی حال حاضر ما، شرایط چندان جالبی برای خانوارها نیست. آیا مدیریت اقتصادی خانواده در چنین شرایطی شدنی است یا نه؟

در شرایط جنگ، قحطی، بیماری‌های لاعلاج و .، آدم‌هایی توانسته‌اند ماندگار بشوند و باقی بمانند و جامعه را بسازند و برندها را اختراع کنند و کسب‌وکارها را راه بیندازند و سود ببرند که قدرت مدیریت در شرایط بحران را داشته‌اند. شرایط بحران، همیشه در طول تاریخ بوده است. جنگ، قحطی، بیماری، نابسامانی، بیکاری و بیماری همیشه بوده. در واکنش به این اتفاقات، گروهی از مردم تسلیم می‌شوند، درصدی از مردم از بین می‌روند و درصدی هم باقی مانده و تاریخ‌ساز می‌شوند. این‌که بگوییم مدیریت چنین بحران‌هایی شدنی نیست، به نظرم نادرست است. حتی سیل و زله و آتش‌سوزی و شبیه آن را هم با تدبیر و تفکر،‌ قابل مدیریت است. البته که آسیب‌هایی هم خواهند رساند، اما اگر آموزش دیده و مهارت‌ها و آمادگی‌های لازم را داشته باشیم، می‌توانیم از پس این مسائل بر بیاییم. انسان هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شود، باید انتظار بهترین‌ها را از خداوند داشته باشد؛ ولی انسانی موفق است که آمادگی مقابله با بدترین‌ها را هم داشته باشد.

بخشی از خانوارها ما پیرو این شرایط دچار تنش‌های مالی و تنش‌های روانی و ارتباطی ناشی از این بحث شده‌اند. چرا چنین اتفاقی افتاده؟

به باورهای این خانوارها و این افراد بازمی‌گردد؛ که چطور شکل گرفته. باورهایی که حاصل آموزش خانواده و مدرسه و سیستم و فرهنگ جامعه‌اند. باور مردم هندوستان این است که در بدترین شرایط هم باید شاد بود و زندگی کرد. به همین دلیل مردمی که در فقر دست‌وپا می‌زنند، جزو شادترین مردمان جهان شناخته می‌شوند. اما باور برخی از مردم هم این است که حتی با وجود داشتن همه امکانات، ممکن است همه آن‌ها را فردا از دست بدهند و در نتیجه مدام به فکر این هستند که پس‌انداز و ذخیره کنند و به همین دلیل، از شرایط حال لذت نمی‌برند. در بعضی از فرهنگ‌ها و کشورها هم این‌چنین است. یعنی نسل‌ها در زمان حال زندگی نمی‌کنند؛ هر نسلی نگران نسل آینده است و در نتیجه هر نسلی، زندگی خودش را تباه می‌کند. هیچ‌کدام هم از زندگی لذت نمی‌برند. باید آموزش‌هایی داده شود تا این باورها اصلاح شود. فرهنگ‌سازی باید اتفاق بیفتد، وگرنه با توصیه و جمله‌ها و مثبت‌اندیشی تزریقی و . اتفاقی نمی‌افتد. باید آموزش‌های اساسی در جامعه اتفاق بیفتد تا رفتار مردم تغییر کند.



مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : مدیریت ,شرایط ,اقتصادی ,مردم ,داشته ,خانوارها ,مدیریت اقتصادی ,جنگ، قحطی، ,اقتصادی خانواده ,خودمان غلبه ,شرایط اقتصادی ,مدیریت اقتصادی خانواده
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گلبن افرا ساخت لایت باکس پلکسی کبوترانه گریتینگ|گریتینگ گالوانیزه|پله فلزی|صنایع دژاهن پارسه آموزش خیاطی Drew Cedric نارنجک نمایندگی اینتکس در ایران تخت و تشک بادی و استخر بادی و مبل بادی و مبل شنی