اما جدا از این مسائل، خودم نیز شخصاً با یک نکته بغرنج در این مورد روبه‌رو بودم. اول این‌که ما می‌پذیریم که این امر، یکی از رمزهای بزرگ و فراموش شده موفقیت و خوشبختی است.

اما از سوی دیگر، من این درک را داشتم که انسان جز در پیشگاه خداوند، نباید درخواست خودش را مطرح کند. اگر جایی هم مطرح می‌کند، به واسطه این است که خداوند، از طریق اسباب خودش کارها را پیش می‌برد و امر غیرمنطقی از جانب او اتفاق نمی‌افتد. یعنی خداوند اگر قرار است کمکی به شما بکند تا خانه‌ای بخرید، به دل کسی می‌اندازد یا بانک یا . را سبب این کار می‌کند.

از سوی دیگر، ابراز نیاز نزد غیر خدا و کسانی که خدا امر کرده به واسطه آن‌ها کار پیش برود، سخت نکوهیده است. با وجود این مباحث، چطور باید درخواست کنیم؟

حقیقت امر این‌که مدت‌ها با این امر و چالش درگیر بودم. نکته‌های زیر بابت این قضیه به ذهنم رسیده است، امیدوارم که بتواند به درد شما هم بخورد:

  • دعا سلاح مؤمن است. دعا یعنی درخواست از خداوند. خداوند هم به طور واقعی، وجود داشته و موثرترین نیرو در همه جهان و آفرینش است.
  • خداوند دوست دارد که بنده‌اش، حتی ساده‌ترین موارد را هم از او بخواهد. حتی در حد بند کفش. حدیث داریم در این مورد.
  • به واسطه این‌که خداوند امر غیرمنطقی انجام نمی‌دهد، طبیعی است که در جهان اقع، خواست او باید از طریق اسباب منطقی و مقدمات لازم پیش برود. به قول معروف، خدا دست می‌دهد، اما برای ما پل نمی‌سازد.
  • حال که چنین است، باید جایی درخواست‌مان را مطرح کنیم که اولاً، خداوند ما را امر کرده تا کارمان از آن طریق پیش برود. ثانیاً کسانی که خدامحورتر هستند و ما به واسطه این خصلت نزد آن‌ها می‌رویم. ثالثاً چندان در درخواست خود پافشاری نکنیم؛ طوری که شخصیت ما زیر سئوال برود. به قول معروف کنه نشویم. فقط چند باری جهت یادآوری مطرح کنیم، در حد ضرورت.
  • من معتقدم که این رویه نباید مع شود. یعنی ما باید این‌طور فکر کنیم چون خداوند به ما امر کرده که از طریق اسباب او کارها باید پیش برود، پیش آن‌ها برویم؛ نه چون برای اسباب دنیایی اصالت مجزا قائل هستیم. این خیلی متفاوت است با آن‌که بیشترین قدرت اثرگذاری را برای اسباب در نظر بگیریم. یعنی با یک تغییر نگرش، شما با اعتماد به نفس به سمت اسباب رفته و درخواست می‌کنید.
  • از اعتماد به نفس گفتم. سعی کنید با چنان نیروی ذخیره و دانش و اطلاعات و اعتماد به نفسی پیش بروید، که عملاً فرد مقابل احساس کند اگر با شما کار نکند، باخته است. یعنی قبل‌اش، حتماً خودتان را آماده کنید. طوری باشد که انگار او محتاج طرح و اجرا و پروژه شماست.

این‌ها نکته‌هایی بود که فکر کردم برای متعادل کردن این بحث باید به آن‌ها توجه کنم.

 

------------------------------------------------------------------------------


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Angel Nikki داش قاپی کامترین نمونه سوالات کیک ساز و تر فنی حرفه ای مجله پزشکی راز سلامتی - بهداشت و سلامت انسان خريد لوازم جانبي گوشي سامسونگ Allison کارن پنل مجله آموزشی یکتا {کتاب درسی فارسی هفتم}