جملهای را منتسب میکنند به رابرت لی فراست، شاعر آمریکایی. او میگوید که:
دلیل اینکه افراد بیشتری در اثر نگرانی میمیرند تا کار زیاد، این است که نگرانی آنها بیشتر از کارشان است.
به نظرم معیار جالبی است. در این روزهایی که همه نگرانیهای زیادی دارند، واقعاً چه کار میشود کرد؟ به نظرم که دو کار میشود کرد، هر دو کار هم تقریباً به ذهن و نگرش شما مرتبط میشوند.
کال اول، این است که از ایده حلقه نفوذ دکتر استفان کاوی بهره ببریم. یعنی نگران چیزهایی که خارج از حوزه اختیار و اراده ما هستند، نگران نباشیم.
دوم اینکه نگرانیمان، کمتر از کارمان و کارمان و تلاشمان، بیشتر از نگرانیمان باشد.
هرچقدر نسبت این دو زیاد و کم بشود، ما خوشبختتر خواهیم بود.
یعنی هرچقدر عدد و حجم و گستره کار و تلاشمان، بزرگتر از حجم و گستره نگرانیمان باشد، در این صورت موفقتر و خوشبختتر خواهیم بود.
میدانم که این روزها نگرانیهای زیادی دارید. از حیث اجتماعی، البته وظیفه با مسئولان است.
اما این را نباید از یاد ببرید که، هیچ وقت نمیتوانیم به امید دیگران بنشینیم. مسئولان را به عنوان افکار عمومی باید وادار کنیم به حرکت کردن و کاری کردن. در این که وظیفه اجتماعی ما چنین است شکی نیست.
اما وظیفه فردی ما چیست؟
وظیفه فردی و فوری ما، این است که نگران چیزهایی که خارج از اراده و اختیار ما هستند، نباشیم.
دوم اینکه میزان کارمان را بسیار بیشتر از نگرانیمان نگه داریم.
سوم اینکه سعی کنیم یکی از افراد نگران جامعه نباشیم.
واقعاً این همه نگرانی باعث چه اتفاق مثبتی در جهان واقعی ما میشود؟
به یاد داشته باشید که یک میلیارد گلایه و بهانه، به اندازه یک ساعت کار متمرکز و جدی و حرفهای،
میتوانید حرف مرا قبول نداشته باشید و به نگرانیهایتان بپردازید. اما اگر این نگرانیها باعث شد تا تغییری مثبت در زندگیتان ایجاد شود، از همینجا به من خبر بدهید که از اشتباهات گذشته خودم برگردم.
------------------------------------------------------------------------------
درباره این سایت